برخی اندیشمندان اخلاق را در یک تقسیمبندی به سه بخش نظری، توصیفی و عملی تقسیم کردهاند:
- در اخلاق نظری به اموری نظیر این پرداخته میشود که آیا اخلاق صرفاً امری عاطفی است یا واقعیت خارجی دارد؟ آیا اخلاق نسبی است یا مطلق؟ مثلاً آیا «خوبی» یا «بدی» افعالی نظیر کشتن حیوانات، مجازات اعدام، یا فلان گرایش جنسی خاص وابسته به فرهنگ است یا اینها در تمام زمانها خوب یا بدند؟
- در اخلاق توصیفی اخلاق افراد، جوامع و فرهنگها توصیف و با یکدیگر مقایسه میشود.
- در اخلاق عملی توصیههای خاصی برای رشد فردی انسانها بیان میشود. این توصیهها در فرهنگهای مختلف متفاوت است. مثلاً در آیین پروتستان تولید ثروت، و ایجاد کسب و کار عبادت است، اما در برخی فرهنگها به دوری از دنیا و دوری از رفاه توصیه میشود.
کتاب «اخلاق عملی» توصیههای اخلاقی دین اسلام برای رشد فردی را بیان میکند. هدف خدا از این توصیهها رشد و قویتر شدن تک تک افراد است. امری که گویا در این دیار به فراموشی سپرده شده است.