«… باید توجه داشت که نقد عقل در فلسفه غرب به طور تئوریزه با کانت شروع شد، اگرچه به نوعی دکارت را سرآغاز نقد جدید در فلسفه غرب قرار میدهند. در فلسفه اسلامی، به دلیل آموزههای نصوص دینی از آغاز رسیدنِ تعلیمات دین به بشر، مسئله جایگاه عقل و نیز سنجش عقل آغاز گشت. نظریات بسیار گسترده و اساسی در کلام، در فلسفه و در اصول اجتهاد به معنای گستردهاش، تحت عنوان نقادی عقل پدید آمدند…»
آنچه خواندید بخشی از کتاب قانون اخلاق نوشته علی عابدی شاهرودی است. علی عابدی شاهرودی، استاد فلسفه و علوم عقلی در حوزه علمیه قم است. از آنجایی که نویسنده تحصیلات حوزوی دارد، تقریبا به سنت فکری مسلمین مسلط است. او در عین حال آشنایی خوبی نیز با سنت فکری مغربزمین دارد که او را از سایر اساتید سنتی قم متمایز مینماید. شاید بتوان فعالیتهای نویسنده را با علّامه شعرانی مقایسه کرد که به واسطه آشنایی با زبان فرانسه، رسالهای کوچک دربارهٔ افکار دکارت نوشته بود. مواجهه هر دو با آثار مغربزمین، مواجهه کسی است که مدتها فلسفهورزی کرده است، نه مواجههٔ کسی که صرفا فلسفهخوان است. کتاب حاضر که نگارش آن حدودا هشت سال به طول انجامیده، حاصل همکاری نویسنده با برخی از شاگردانش است.
از ویژگیهای مهم این کتاب این است که حاصل پروژه فکری نویسنده است؛ به این معنا که نویسنده در این کتاب صرفا به دنبال جمعآوری و نظمدهی به اقوال نبوده است. این پروژه فکری با جلد دوم این کتاب به نام تأسیسات اخلاق – که فعلا در مرحله تألیف است – ادامه پیدا میکند.
کتاب حاضر مشتمل بر بررسی آرای فیلسوفان غربی –از ارسطو تا کانت– و آرای فیلسوفان مسلمان است. عابدی از هیچ فیلسوفی یاد نمیکند، مگر اینکه در انتها دیدگاههای او را نقد میکند؛ نقدهایی که از قضا بسیار خواندنی هستند.
فصل اول کتاب درباره ارسطو است. ما ارسطو را به عنوان کسی میشناسیم که ردپای اندیشههای او در سنت فکری ما دیده میشود، اما به نظر میآید که در دهههای اخیر رویکردی متفاوتی نسبت به اخلاق ارسطو پیدا شده است. به نظر میرسد تمام کسانی که در دهههای اخیر به ارسطو پرداختهاند، به ترجمهای که از اخلاق نیکوماخوس در دوران نهضت شده، توجهی نداشتهاند. این ترجمه در قرن سوم هجری و توسط اسحاقبنحنین انجام شده است. این ترجمه به شهادت کسانی همچون ادیبسلطانی و اسماعیل سعادت که با ترجمههای مختلف نیکوماخوس سر و کار داشتهاند، از دقیقترین ترجمههای موجود است. از طرفی امروزه محققین به این نتیجه رسیدهاند که نسخهای از نیکوماخوس که به دست اسحاقبنحنین رسیده بوده، از نسخهای که امروزه مورد استفاده قرار میگیرد، قدیمیتر بوده است. بیشتر بحثهایی که علی عابدی در این فصل مطرح میکند، مبتنی بر همین ترجمه است.
نویسنده پس از ارسطو به حکمای مسلمان میپردازد. او مبحث عقلی عملی را در آراء ابنسینا، خواجهنصیرالدین طوسی، ملاصدرا و ملاهادی سبزواری به دقت بررسی میکند.
علی عابدی سپس در دو فصل مجزا به بررسی نظریات اخلاقی دکارت و اسپینوزا میپردازد. کمتر کتابی را میتوان یافت که در آن از آراء این دو فیلسوف در حوزه فلسفه اخلاق بحث شده باشد.
مهمترین بخش این کتاب مربوط به دیدگاههای کانت است. دقت و عمقی که این نویسنده حوزوی در بررسی نظریات کانت به خرج میدهد، شگفتانگیز است. از آنجایی که علی عابدی به دو زبان عربی و انگلیسی نیز مسلط است، از ترجمههایی که از آثار کانت به این زبانها شده نیز بهره برده است. این مسأله سبب شده تا نویسنده با وسواس و تأمل بیشتری به سراغ کانت برود. جالب آنکه عنوان اصلی و فرعی کتاب نیز ردپایی از کانت در خود دارد: «قانون اخلاق؛ برپایهٔ نقد عقل به عقل» حال و هوای کلی کتاب هم به گونهای است که شما در سراسر کتاب احساس میکنید که با یک فیلسوف عقلگرا مواجهید. شاید پایان یافتن کتاب با دیدگاههای کانت و یادنکردن از آراء هیوم نیز مؤید همین مطلب باشد، چرا که هیوم یک فیلسوف احساسگرا بوده است. به علاوه از فیلسوفانی همچون میل[۱] که تجربهگرا بودهاند، نیز سخنی به میان نیامده است.
برخی از مباحث جالبی که در این کتاب به آنها پرداخته شده ست، عبارتند از:
- تفسیر حسن و قبح ذاتی
- عقل عملی
- تفاوت عقل تدبیری و عقل اخلاقی
- رابطه دین و اخلاق
- رابطه حجت درونی (عقل) و حجت بیرونی (شرع)
به نظر میرسد نمیتوان این کتاب را به مخاطب مبتدی توصیه کرد، چرا که یک اثر کاملا تحقیقی است. با اینحال شاید بتوان آن را به عنوان کتاب درسی به دانشجویان مقطع ارشد فلسفه اخلاق پیشنهاد کرد.